خاطراتی از آیت الله بهاءالدینی
ماشینی از کنارم عبور کرد و مقداری آب گل آلود که درگردابی جمع شده بود، به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری، شعورت کجاست؟
عالمان بصیر علاوه بر دعوت به واجبات و ترک محرمات انسانهای صاحب قابلیت را از ارتکاب مکروهات نیزباز می دارند و در حقیقت این خود مرتبه ای عالی از امر به معروف و نهی از منکر است.
شخصی می گفت: برخی شبها توفیق زیارت و اقتدای نماز به آیه ا... بهاء الدینی نصیبم می شد یک روز که اول خیابان منتظر ماشین بودم تا به حسینیه ایشان بروم، ناگهان ماشینی از کنارم عبور کرد و مقداری آب گل آلود که درگردابی جمع شده بود، به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری، شعورت کجاست؟ او رفت. چند دقیقه بعد خدمت آقا رسیدم. بعد از نماز طبق معمول دور ایشان نشستیم.
در بین سخنانش فرمود:برای طلبه ای که نان امام زمان (عج) را می خورد زشت است که فحش بدهد. گیرم تاکسی اشتباه کرد و لباس شما هم کثیف شد، باید به او جسارت کنید؟
منبع: فرهنگ نیوز